loading...

آئین مستان

متن روضه شهادت امام حسن,شهادت امام حسن,روضه شهادت امام حسن,امام حسن,روضه امام حسن,متن مداحی شهادت امام حسن,متن مداحی امام حسن,مداحی شهادت امام حسن,مداحی امام حس

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1407 زمان : نظرات (0)

سلام من به اون آقایی

که دل سپردشم خدایی

کریمی که بر سر سفرش

همه میان برا گدایی ...

به درد عالمی طبیب ِ

مدینه بی یار و حبیب ِ

سلام میدم به اون آقایی

حتی تو خونشم غریبِ

غصه تو چشمای تَرِش بود

غریب آقا،غریب آقا

تشنه به خونِش همسرش بود

غریب آقا،غریب آقا

ای وای از این شهر مدینه

غریب آقا،غریب آقا

گفتن مذل المومنینِ

غریب آقا،غریب آقا

با اون محاسن سپیدش

زخم زبون چقد شنیدش

بارونی بود همیشه چشماش

وقتی مغیره رو میدیدش ...

اون کوچه بود مسیر راهش

بلند میشد ناله و آهش

چهل ساله که هر روز آقا

رد میشه از تو قتلگاهش

به زخمِ مادرش نمک خورد

غریب آقا،غریب آقا

به صورتش مُهرِ فدک خورد

غریب آقا،غریب آقا

یادش نمیره رویِ نیلی

غریب آقا،غریب آقا

تو گوششه صدایِ سیلی

غریب آقا،غریب آقا

یه دفعه دید صدای سیلی اومد ، محکم مادر به دیوار خورد ...

تابوتُ می برن رو شونه

چشم همه کاسۀ خونه

این آقا هم شبیه مادر

کاشکی که دفن میشد شبونه

لعن حق به جِبت و طاغوت

قاسم شده خیره و مبهوت

دلارو میبره تو گودال

تیرا که میخورن به تابوت

دیگه به پیش زینب

غریب آقا،غریب آقا

تنش نرفت به زیر مرکب

حسین ..... دل امام حسن رو به دست بیار خودش امروز گفت : حسین .....

شد به تنش اگه جسارت

غریب آقا،غریب آقا ...

انگشترش نرفت به غارت

غریب آقا،غریب آقا

کربلا زینب رسید تو گودال ، دید یه بدن رو خاک افتاده ، سر نداره ، پیراهن نداره ، عمامه نداره ، بمیرم ، اینها همش کنار ، حرف من اینجاست ، میخوام بگم : من قبول ندارم زینب حسین رو نشناخت ، سید مهدی قوام خدا رحمتش کنه میگن این جوری روضه میخوند ، می گفت : یه نفر میره کربلا بر می گرده ، یه سفر ، یه بار میره بر میگرده ، تو جا مُهری هزار تا مُهر باشه ، مُهر کربلا رو میشناسه ، همچین که بوش کنه میگه : این بوی حسین میده ، این مهُر کربلاست ، یه نفر یه بار بره کربلا بیاد مُهر کربلا رو میشناسه ، چطور زینبی که پنجاه و چهار سال با حسینش زندگی کرده ، اما اومد تو گودال با تعجب پرسید : آیا تو برادر منی ؟ باور نمیکنم ... یه بدن رو یا از رو سرش میشناسن ، یا از رو لباسش میشناس ، یا از روی علامت مشخصه میشناسن ، یا نه ، یا از رو حجم بدن میشناسن ، زینب دید بدن از هم متلاشی شده ، " مُقَطَّع الاَْعْضآءِ" حسین ....

ای کاش که روت را نمی بوسیدم

ای کاش که موت را نمی بوسیدم

تقصیر من است زیر و رویت کردم

ای کاش گلوت را نمی بوسیدم

فرج امام زمان بگو : حسین ....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 383 زمان : نظرات (0)

تو زائرات اونیکه دل خون،تره منم منم
تو نوکرات اونیکه گریون تره،منم منم
غم تو قد آسمون و تا کرده
یه غربتی تو قلب خسته ام جا کرده
خدا چهار تا گنبد و عرش برپا کرده
وای بقیع ... نداره پنجره فولاد
وای بقیع ... نداره صحن گوهرشاد
وای بقیع ای داد و بیداد .....
یه دنیا بی کسی و غربت غمه منه
مدینه روضه خونه قد خمه منه
به کی بگم درد این دل شکسته رو
وای مادرم  فقط دم منه  
فقط خدا میدونه که من چی دیدم  
تو کوچه غربت بابامو فهمیدم
کوچه رو دیدم هر شبی که خوابیدم
وای بقیع .... نداره پنجره فولاد
وای بقیع .... نداره صحن گوهر شاد
وای بقیع ای داد و بیداد


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 386 زمان : نظرات (0)

فدای جود کسی که هر آن چه را بخشید

فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید

از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود

که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید

غریب بود اگر چه گدا فراوان داشت

کریم بود بدون سر و صدا بخشید

روز شهادت امام مجتبی اومدیم در خونه ی کریم اهل بیت ... چند روز مگه از اربعین گذشته ... عجب دنیایی ... اینهمه زائر اومده بودن از همه جای دنیا ... هر کی هر جوری بود خودش رو رسونده بود کربلا ...

خیلی ها میگفتن گنبد رو دیدیم یه سلام دادیم برگشتیم ، نشد بریم زیارت .... امروز چه خبره بقیع ؟! زائری هست ؟ ... کسی هست !! ... ای آقاجان ...

کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی

غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید

ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت

مدینه زائر خود را به کربلا بخشید ...

دو ماه گریه برای حسین باعث شد

که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید

روز شهادته ، زیاد معطلت نکنم ...

گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد

خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید ...

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 407 زمان : نظرات (0)

سیه پوش شد امشب مدینه
از این غم بکوبم به سینه
پیمبر رفت از دنیا
علی دیگر شد تنها
خدا میداند امشب
چه حالی دارد زهرا
واویلا وابیلا واویلا وابیلا
آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله
برگشت به اول متن
امان از جفاهای مردم
به پشت در خانه هیزم
گل حیدر شد پر پر
میان دیوار ودر میان خانه پیچید
صدای ای وای مادر
واویلا وابیلا واویلا وابیلا
آقام یا رسول الله آقام یا رسول الله
برایم نمانده شکیبی حسن جان تو خیلی غریبی
چه زهری چه افطاری چه طشت لاله زاری
 
غریبی آنقدر آقا که در خانه بی یاری
حسن جان حسن جان حسن جان
حسن جان کریم آل  طاهاکریم آل طاها
شکستند از اول پرت را تو دیدی غم
مادرت را به کوچه تنها بودی
فقط تو آنجا بودی برای خانه رفتن
عصای مادر بودی
حسن جان  حسن جان کریم
 
آل طاها کریم آل طاها


خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1579 زمان : نظرات (0)

 

تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد

کریم آل طاها چند تا باب الکرم دارد

 شب و روزم عزا شد اهل بیتم را صدا کردم

به لطف مادرش در خانه بزمی دست و پا کردم

 به پاس لطف بسیاری که آقا کرد در حقم

منم دارایی ام را نذر خرج روضه ها کردم

 نشد که سرمه ی چشمم کنم خاک مزارش را

ولیکن دیده را با خاک پرچم آشنا کردم

رمضان تا محرم از محرم تا صفر هرشب

نشستم روی سجاده حسن جان را صدا کردم

خودش با دست خود من را نشانده بر سر سفره

اگر کم از سر این سفره بردارم خطا کردم

 به هر ماتمسرایی سر زدم دیدم حسینیه ست

حسینی ام ولی در دل حسنیه بنا کردم

 اگرچه بر سر و سینه زدم با روضه های او

ولی با خویش میگویم خطا کردم خطا کردم

نفهمیدم که آقایم به هرچه کوچه حساس است

از او شرمنده ام امشب اگرکه کوچه وا کردم

از آنجایی که حتی خواهرش لطمه به صورت زد

میان روضه ها من هم به زینب اقتدا کردم ...

+یکم روضه بخونم ... یا امام حسن ...

آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود ...

+خدا خیرت بده خوب برا امام حسن عزاداری کردی ... شام غریبان امام مجتبی ، بین ما رسمه بزرگی که از بین ما میره ، دفنش میکنن ، اولین شب قبرش همه میان تو خونه ش جمع میشن ... تو خونه ی امام حسن هم ابی عبدالله نشسته بود ، اباالفضل بود ، زینب بود ، قاسم بود دیگران بودن ... امشب بگو آقا ممنونیم ما رم از خودتون دونستید راهمون دادید اجازه دادید بیایم براتون گریه کنیم و ناله بزنیم ....  

 آری یک عمر دلش غرق عزاداری بود ...

تا چهل سال فقط کار حسین زاری بود ...

از همان کوچکی اش کوچه گرفتارش کرد

جگر خون شده اش حامل اسراری بود

 دم به دم تکیه به دیوار غریبی میداد

آنکه بر مادر خود فکر عصا داری بود

هفت بار از اثر زهر به خود پیچیده

بارها این جگرش صید جفا کاری بود

 آخرین بار که زهر از گلویش پایین رفت

روزه بود و به خدا لحظۀ افطاری بود

از همان روز که در خانۀ آقا آمد

نقشۀ جعدۀ ملعونه جگر خواری بود

+خدا خودش و باباش و داداشش رو لعنت کنه ... باباش تو شهادت امیرالمؤمنین دست داشت ، دخترش امام حسن رو زهر داد ، پسرشم رفت کربلا تو قتل ابی عبدالله ....

زیر لب زمزمۀ وا حسنا زینب داشت

خواهری که همه جا در صدد یاری بود

 ناگهان دید به احوال تعجب زینب

تشت رنگین شده و لخت جگر جاری بود

با خبر کرد در آن حال برادرها را

باز هم دخت علی فکر پرستاری بود ...

بی خبر بود ز آثار هلاهل ای وای

اثر سودۀ الماس عجب کاری بود ...

قاسم اش در بغل حضرت عباس گریست

کار عبدالله دردانۀ او زاری بود ...

با وجودی که خودش حال عجیبی دارد

همه جا ام مصائب پی دلداری بود ...

+میخوام جای دیگه ببرمتون ....

آنکه در تشت طلا پاره جگر دید همان

دید در تشت طلا اوج گرفتاری بود

خیزران بود و لب قاری قرآن در تشت

غرق در خون دهن و لعل لب قاری بود

+همچین که سر و از تشت برداشت ، دیدن لب و دهان امام حسن خون آلوده ... خدای نکرده تا حالا دیدید دندانت یا دهانت یه ضربه ای ببینه ؟لب و دهانت خون آلود میشه ... تا زینب چشمش افتاد به لب و دهان امام حسن ، چنان به صورتش لطمه زد ...صدا زینب خواهرم گریه هات رو نگه دار ... یه روزی میاد ، تو وارد یه مجلسی میشی ... آه ....

 +اجازه بدید شام شهادت امام حسن یه روضه از ابی عبدالله بخونم ... آخه دید حسین داره خیلی شدید گریه می کنه ، گفت حسین جان گریه چرا میکنی ؟ ...گفت داداش مثل تو رو دارم از دست میدم ...گفت حسین جان هیچ روزی مثل روز تو نیست ...سرت رو میان تشت قرار میدن ... وارد مجلس می کنن ... راوی میگه دیدم تا سر رو وارد کردن زن و بچه رو پا بلند شدن ....ای حسین .....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 394 زمان : نظرات (0)

ای بهشت مدینه شهر رسول

باغ سر سبز لاله های بتول

تو بهشتی ولی بهارت کو

ای قرار همه قرارت کو

شِکوه بر درگه خدا داری

ناله وامحمّدا داری

رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

از چه خاموش شد محمّد تو

ای جهانِ وجود، هستت رفت

خاتم الانبیا زدستت رفت

گرد غم بر فلک نشست، نشست

پشت شیر خدا شکست، شکست

گرد غربت مدینه را به سر است

از مدینه،علی غریب تر است

او که بار بلای امّت برد

او که پا بر نجات خلق فشرد

پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...

جگرش را زطعنه چنگ زدند

به جبینش زکینه سنگ زدند

یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...

بارها امّت ستم گستر

بر سرش ریختند خاکستر

بر قدم هاش خار افشاندند

کاذبش گفته ساحرش خواندند

چون پدر با عدو تکلّم کرد

با لب غرق خون تبسّم کرد

بارها جان خویش داد زدست

تا که گردد بشر خدای پرست

وقت رفتن نخواست از امّت

اجر، الاّ مودّت عترت

 "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..."

آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما!

بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم.

بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد

آیه های کوثرت از هم جدا شد...

چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله"

ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست

این جنگ با کتاب خدای پیمبر است

"و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی"

گفتند پیغمبر داره هذیون میگه.

آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی

از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود

با آن همه سفارش پیغمبر خدا

پاداش دوستی علی تازیانه است

یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟!

کز جای تازیانه ی او خون روانه بود

در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه

فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...

روح پاکش زتن چو گشت رها

باز گردید دست توطئه ها

بود روی زمین جنازه ی او

که شکستند عهد تازه ی او

منکر آیه ی شریفه ی شدند

بانی فتنه ی سقیفه شدند

از جحیم سقیفه خصم شریر

آتش افروخت در بهشت غدیر

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

غصب شد حق چهاره معصوم

تا به جای صمد صنم شد نصب

گشت حق کتاب و عترت غصب

گر چه در نظم، قدرتم دادند

چه کنم حکم وحدتم دادند

ورنه پیوسته می زدم فریاد

که کجا فاطمه زپا افتاد

روز غصب خلافت علوی

گشت پامال، حرمت نبوی

در سقیفه ستم به مولا رفت

آتش از بیت وحی بالا رفت

شعله افروختند بر در وحی

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

زخم شمشیر بر سر حیدر

گشت اجر رسالت دیگر

حمله بر حجّت خدا کردند

فرق او را زهم دو تا کردند

دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...

بعد قتل علی امام حسن

گشت همچون پدر غریب وطن

ریخت یک آسمان بلا به سرش

خون شد از غیر و آشنا جگرش

زهر کین زد شراره بر دل او

عاقبت جعده گشت قاتل او

آسمان بس که خون به جامش ریخت

جگرش خون شد و ز کامش ریخت

روز تشییع، در برِ یاران

پیکرش شد زتیر، گلباران

بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...

بارش تیر و جسم یار کجا؟

یاس زهرا و نیش خار کجا

آل هاشم اگر چه خون جگرید

این خبر را به خواهرش نبرید

سوز زخم درون بس است بر او

دیدن طشت خون بس است بر او

یوسف فاطمه،حسین عزیز

اینقدر اشک از دو دیده نریز

مجتبی هم به غربت تو گریست

هیچ روزی بسان روز تو نیست

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

در تو زخم هزاراها شمشیر

کربلا سنگ بر جبینت خورد

تیر بر حلق نازنینت خورد

امشب مادرت عزاداره

دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...

"السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین

 

تعداد صفحات : 7

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 639
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,871
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 40
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,871
  • بازدید ماه : 3,871
  • بازدید سال : 1,318,904
  • بازدید کلی : 19,824,732